ماریا دا پنها: داستانی که به نماد مبارزه با خشونت علیه زنان تبدیل شد

Kyle Simmons 01-10-2023
Kyle Simmons

نام او قبلاً در سراسر کشور شناخته شده است، اما تعداد کمی از مردم می دانند که چگونه داستان او را تعریف کنند. ماریا دا پنها مایا فرناندس که در فوریه 1945 در فورتالزا به دنیا آمد، پس از قربانی تلاش برای زنان کشی و درخواست در دادگاه برای پرداخت هزینه توسط همسر سابقش، به نماد مبارزه برای پایان دادن به خشونت علیه زنان تبدیل شد. چه کار کردی. امروزه، قانون ماریا داپنها ، که نام او را دارد، برای حفظ زنان برزیلی در موارد خشونت خانگی و خانوادگی ضروری است.

—قانون منع استخدام مردان محکوم شده توسط ماریا داپنها لازم الاجرا شد

داروساز و فعال حقوق زنان، ماریا دا پنها فرناندس.

جنایت در ساعات اولیه 29 مه 1983 روی داد. ماریا داپنها در خانه ای که با همسرش مارکو آنتونیو هردیا ویوروس کلمبیایی و سه دختر آن زوج در آن زندگی می کرد می خوابید که از خواب بیدار شد. از صدای بلند داخل اتاق وحشت زده شد.

هنگامی که سعی داشت از رختخواب بلند شود تا از خود محافظت کند و بفهمد چه اتفاقی می افتد، ماریا نمی توانست حرکت کند. " بلافاصله این فکر به ذهنم خطور کرد: مارکو مرا کشت! او در مصاحبه ای با برنامه Porchat گفت: .

داروساز حرکت خود را از دست داد زیرا شلیک گلوله مارکو به نخاع او اصابت کرد. در ابتدا، پلیس داستان مهاجم را باور کرد.

او این را به همه گفتپرسید که چهار مرد برای انجام یک سرقت به خانه هجوم آورده بودند، اما وقتی متوجه حرکت عجیبی شدند متواری شدند. این داستان تنها پس از اینکه ماریا داپنها مرخص شد و اجازه شهادت داد، مورد آزمایش قرار گرفت.

— سنا گنجاندن زنان ترنس در قانون ماریا داپنها را تصویب کرد

حدود چهار ماه پس از سوءقصد، داروساز مرخص شد و به مدت 15 در خانه ماند. روزهایی که با مارکو زندگی می کرد. در آن زمان، او دومین تلاش برای قتل را متحمل شد. ضارب سعی کرد با آسیب رساندن به دوش برقی او را بکشد تا این محصول بتواند ماریا داپنها را با برق گرفتگی بکشد.

بستگان داروساز به او کمک کردند و او به خانه پدر و مادرش بازگشت و در آنجا نسخه خود را از حقایق ارائه کرد. سپس نماینده دوباره مارکو را برای حضور در کلانتری احضار کرد و گفت که باید اسنادی را امضا کند تا تحقیقات بسته شود. زمانی که او به محل حادثه رسید، این کلمبیایی دوباره مورد بازجویی قرار گرفت و او دیگر به وضوح جزئیات داستانی را که برای پلیس اختراع کرده بود به خاطر نداشت.

تناقض متوجه شد و مارکو برای جنایت متهم شد. هشت سال طول کشید تا او مورد قضاوت قرار گیرد، که تنها در سال 1991 اتفاق افتاد، زمانی که متجاوز به 15 سال زندان محکوم شد، اما به لطف منابع درخواستی دفاع، او انجمن را آزاد گذاشت.

" آن لحظه ای بود که از خودم پرسیدم: "عدالت استآن؟ او به یاد می آورد که برای من بسیار دردناک بود . این وضعیت تقریباً باعث شد ماریا داپنها از مبارزه دست بکشد تا اینکه متوجه شد که این فقط به نفع متجاوز است.

من کاری را انجام می دهم که او می خواهد و همه قلدرهای دیگر می خواهند. باشد که طرف مقابل ضعیف شود و پیش نرود

— قاضی می گوید که "به لی ماریا دا پنها اهمیت نمی دهد" و "هیچ کس مجانی حمله نمی کند"

ایده کتاب مبارزه را تقویت کرد

برای اینکه نگذارد داستانش فراموش شود، ماریا داپنها تصمیم گرفت کتابی بنویسد که همه چیزهایی را که تجربه کرده است بازگو کند. «Sovivi… Posso Contar» که در سال 1994 منتشر شد، جزئیات روزهای رنجی را که او تجربه کرد، شرح می دهد.

همچنین ببینید: 11 درس از بیل گیتس که شما را به فرد بهتری تبدیل می کند

" من این کتاب را نامه ای برای زنان برزیلی می دانم. در سال 1996، مارکو برای بار دوم محاکمه شد و دوباره محکوم شد، اما او همچنین به دلیل منابع دوباره انجمن را ترک کرد.

سال بعد، این نشریه به دست دو سازمان غیر دولتی مهم حقوق بشر و حقوق زنان رسید: مرکز عدالت و حقوق بین الملل (Cejil) و سازمان آمریکای لاتین و کارائیب برای دفاع از زنان. حقوق (CLADEM).

آنها بودند که ماریا داپنها را تشویق کردند تا علیه برزیل در سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) به دلیل سهل انگاری مواردی مانند او و دیگران شکایت کند.مشابه در اینجا درمان شد.

کمیسیون بین‌آمریکایی حقوق بشر OAS شکایت را پذیرفت و از برزیل در مورد تأخیر در نهایی کردن روند درخواست توضیح داد، اما پاسخ‌ها هرگز دریافت نشد.

در نتیجه، در سال 2001 این سازمان کشور را به دلیل نداشتن قوانین مؤثر برای مبارزه با خشونت علیه زنان محکوم کرد و توصیه هایی به دولت ارائه کرد. از جمله دستگیری مارکو آنتونیو و تغییر اساسی در قوانین برزیل خواستار شد.

دستگیری مارکو در سال 2002، تنها شش ماه قبل از محدودیت‌ها صورت گرفت. 19 سال و شش ماه طول کشید تا ضارب به زندان بیفتد. با این حال، او تنها دو سال را در زندان گذراند و بقیه دوران محکومیت را در آزادی گذراند

همچنین ببینید: 2 سال پس از فرزندخواندگی، چینی متوجه شد که توله سگش خرس بوده است

در 17 اوت 2006، قانون شماره 11340، قانون ماریا داپنها، سرانجام ایجاد شد.

طبق بند 8 این ماده مکانیزم هایی را برای مهار خشونت خانگی و خانوادگی علیه زنان ایجاد می کند. 226 قانون اساسی فدرال، کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان و کنوانسیون بین آمریکایی برای پیشگیری، مجازات و ریشه کن کردن خشونت علیه زنان؛ ایجاد دادگاه های خشونت خانگی و خانوادگی علیه زنان را فراهم می کند. اصلاح قانون آیین دادرسی کیفری، قانون جزا و قانون اجرای مجازات. و اقدامات دیگری را انجام می دهد

در سال 2009، ماریا داپنها انستیتو را تأسیس کرد.ماریا دا پنها، یک سازمان غیردولتی غیرانتفاعی است که به دنبال تشویق و مشارکت در اجرای کامل قانون، و همچنین نظارت بر اجرا و توسعه بهترین شیوه‌ها و سیاست‌های عمومی برای انطباق با آن است.

ماریا داپنها، در مرکز، در طی یک جلسه رسمی کنگره ملی برای گرامیداشت دهمین سالگرد قانون ماریا داپنها.

متجاوز دیده شد به عنوان یک فرد مهربان

ماریا دا پنها و مارکو آنتونیو در سال 1974، زمانی که او در دانشگاه سائوپائولو (USP) مدرک فوق لیسانس می گذراند، آشنا شدند. در آن زمان، مارکو فقط در رشته اقتصاد دانشجوی کارشناسی ارشد بود. در آن زمان همیشه خود را مردی مهربان، ملایم و با محبت نشان می داد. به زودی این دو با هم دوست شدند و شروع به قرار گذاشتن کردند.

در سال 1976، ماریا و مارکو ازدواج کردند. دختر اول این زوج در سائوپائولو به دنیا آمد، اما وقتی دختر دوم آمد، آنها قبلاً در فورتالزا بودند، جایی که ماریا داپنها پس از اتمام دوره کارشناسی ارشد خود به آنجا بازگشت. در این دوره بود که رفتار او تغییر کرد.

از آن لحظه به بعد، شخصی که من به عنوان یک شریک می شناختم، شخصیت و نحوه زندگی خود را کاملاً تغییر داد. او به فردی کاملاً بی‌تحمل و پرخاشگر تبدیل شد. و من نمی دانستم چه کار دیگری باید انجام دهم تا آن شخصی را که دوباره ملاقات کردم در کنارم داشته باشم. من چرخه خشونت خانگی را چندین بار تجربه کردم "ماریا دا پنها، در گفتگوی خود با " TEDxFortaleza " که در یوتیوب موجود است، گفت.

بیوشیمیست سعی کرد درخواست جدایی کند، اما مارکو موافقت نکرد و آن دو با هم ازدواج کردند و با هم زندگی می کردند. من مجبور شدم در آن رابطه بمانم زیرا در آن زمان هیچ راه نجات دیگری وجود نداشت.»

در 7 آگوست گذشته، قانون ماریا داپنها 15 سال از زمان تصویب خود را تکمیل کرد. از جمله تغییرات مهمی که دریافت کرد، شامل شدن جرم خشونت روانی علیه زنان است. ماریا داپنها داروساز در سن 76 سالگی به کار خود در دفاع از زنان ادامه می دهد.

Kyle Simmons

کایل سیمونز یک نویسنده و کارآفرین با اشتیاق به نوآوری و خلاقیت است. او سال ها صرف مطالعه اصول این رشته های مهم و استفاده از آنها برای کمک به افراد برای رسیدن به موفقیت در جنبه های مختلف زندگی خود کرده است. وبلاگ کایل گواهی است بر تعهد او به گسترش دانش و ایده هایی که الهام بخش و انگیزه خوانندگان برای ریسک کردن و دنبال کردن رویاهای خود است. به عنوان یک نویسنده ماهر، کایل استعداد در شکستن مفاهیم پیچیده را به زبانی آسان و قابل درک دارد که هر کسی بتواند آن را درک کند. سبک جذاب و محتوای روشنگر او، او را به منبعی قابل اعتماد برای بسیاری از خوانندگانش تبدیل کرده است. کایل با درک عمیقی از قدرت نوآوری و خلاقیت، دائماً مرزها را پیش می‌برد و افراد را به چالش می‌کشد تا خارج از چارچوب فکر کنند. چه یک کارآفرین، هنرمند، یا صرفاً به دنبال زندگی رضایت‌بخش‌تر باشید، وبلاگ Kyle بینش‌های ارزشمند و توصیه‌های عملی را برای کمک به شما در دستیابی به اهدافتان ارائه می‌دهد.