خالق "Pose de Quebrada" که توسط نیمار، گابریل ژسوس و همچنین امباپه و راننده فرمول 1 لوئیس همیلتون در شبکه های اجتماعی پخش شد، کمدین تیاگو ونتورا امروزه نام اصلی این تیم است. استند آپ کمدی کانتری .
همچنین ببینید: Wap Spot Cleaner: محصول «جادویی» مبلها و فرشها را شبیه نو میکندونتورا از Taboão da Serra، در منطقه شهری سائوپائولو، مردم برزیل را دقیقاً به دلیل رفتار آرام، بی تکلف و صمیمانه خود تسخیر کرد. داستان هایی که در کاپوت زندگی می کردند سوژه شوخی شدند. در نمایش چندین بار از خانواده (عمدتاً مادر) نام برده می شود. به موضوعات بحث برانگیز پرداخته می شود: ماری جوانا، جنایت. Bingão، همانطور که نزدیکترین افراد به او خطاب می کنند، به راحتی تماشاگران را می خنداند. اما به گفته او کار آسانی نبود: اولین نمایش ها شکست خوردند. سناریو زمانی تغییر کرد که او متوجه شد که راه طبیعی او فیوزی است که روی صحنه و اینترنت منفجر می شود و میلیون ها دنبال کننده جمع می کند. در YouTube در حال حاضر بیش از 2 میلیون مشترک وجود دارد.
من ونتورا را ملاقات کردم و او را در یک ماراتن کنسرت همراهی کردم. او شنبهها در 3 جلسه اجرا میکند: او از Campinas شروع میکند، به سائوپائولو میدود تا به «4 Amigos» بپیوندد و در مرکز خرید Frei Caneca با تکنوازیاش Só Graças به پایان میرسد. در فواصل بین برنامه ها، ایده ای را با هم رد و بدل کردیم که هم اکنون در این گفتگوی اختصاصی با هایپنس مشاهده می کنید.
ساعت 10 شب: تیاگو به رختکن تئاتر سنتو آگوستینیو می رسد.نمایش دوم، از Campinas. از بین چهار کمدین حاضر، او سرزنده ترین و هیجان زده ترین بود. وقتی منو دید لبخندی زد و بغلم کرد و از اومدنم تشکر کرد. "سلام، داداش، خوشحالم که اومدی". پرسیدم آیا برای دو نمایش بعدی که باقی مانده اند آماده هستم؟ "ویکسی، البته... عالی است، دزد." - او به شوخی گفت.
تبادل اطلاعات بین کمدین های حاضر آغاز می شود. و من از فرصت استفاده می کنم و مصاحبه را شروع می کنم.
هیپ - موضوع شب "روز پدر" است. تیاگو، آیا همیشه این مراسم همکاری را انجام میدهی؟
تیاگو ونتورا: طوفان فکری طبیعی است. به خصوص در این نسل جدید کمدین ها. ما نه تنها در شوخی بلکه در زندگی هم به یکدیگر کمک می کنیم و تبلیغ می کنیم.
همچنین ببینید: ترنس بودن چگونه است؟بهترین و بدترین چیز در مورد حرفه شما چیست؟
این حرفه مانند هر حرفه دیگری است. که برای خودت کار می کنی، رئیس خودت هستی، خودت ساعت کاری می کنی. در کمدی حتی نمی دانم خوشحالم یا نه. من ممتاز هستم، بنابراین شادی را فراموش می کنم و روی امتیازات تمرکز می کنم. من فکر می کنم: "لعنتی، من می توانم مردم را بخندانم و تا آخر عمر این کار را انجام خواهم داد".
بدترین چیز در مورد این حرفه، شوخی کردن است و هیچ کس نمی خندد. تو مثل گند آماده می شوی و هیچ کس نمی خندد. لعنت به فکر کردی چیزی که نوشتی شوخی بود، اما اگر کسی نخندید، اینطور نبود. هدف شوخی خندیدن است. اگر آن را نزنید، به آن نرسیدید. و درد دارد. بد است، می بینید؟ اما کیضربه… لعنتی! کمدی یک عشق بی نهایت است. این جمله را بنویس... (می خندد)
پایان نمایش دوم. به سمت مرکز خرید Frei Caneca حرکت می کنیم. در ماشین دوربین را روشن می کنم تا شروع به ضبط کنم. تیاگو حرفم را قطع می کند: "آرام باش، احمق، بگذار کلاهم را سر بگذارم". سپس از او می خواهم موضوع کنسرت هایش را به من بگوید.
اولین کنسرت انفرادی من این است. "این تمام چیزی است که دارم" . او در مورد اهمیت کمدی در زندگی من صحبت می کند.
«فقط متشکرم» همه چیزهایی را که کمدی به من داده است را می گویم. به چند دلیل آمدهام تا از شما تشکر کنم، و اینگونه است که دارم برنامه را میسازم.
سولو دیگری که دارم مینویسم، فکر میکنم نامش POKAS خواهد بود من این نام را دوست دارم زیرا ایده های کمی دارد. من این جمله را زیاد می گویم. من می خواهم نظرم را در مورد زندگی به طور کلی به اشتراک بگذارم.
در نهایت، "درب ورودی" ، یک برنامه ویژه در مورد قانونی شدن ماری جوانا، به شما می گوید که چرا من به نفع آن اگر بتوانم یک ساعت در مورد قانونی شدن بنویسم، توقف خوبی در سفر من خواهد بود. موضوعی است که من دوست دارم. من در مورد موضوعی که باید به آن پرداخته شود موضع خواهم گرفت.
یعنی یک خط فکری وجود دارد، یک نمایش دیگری را به هم متصل می کند، این یک انتقال است.
به نظر شما آیا زمان قانونی کردن ماری جوانا گذشته است؟
تمام شده است! برای اجرا به آمستردام رفتم. آنجا قانونی است. آنها مالیات ایجاد می کنند، شغل ایجاد می کنند، ترافیک را کاهش می دهند. من رفتم به یککافی شاپی که صاحبش علف هرز نمی کشید. تصور کنید: شما محصولی در کشوری مانند برزیل دارید که می توانید از آن بسیار بهره برداری کنید و جرم و جنایت را کاهش دهید، دلیلی برای قانونی نکردن آن وجود ندارد.
نظر شما در مورد استند آپ کمدی چیست؟
من معتقدم که وقتی شروع به انجام ایستادن می کنید، شروع به درک دلیل خنده دار بودن آن می کنید. پس از مدتی در جاده، او شروع به درک آنچه که از کمدی می خواهد. من فکر می کنم یک کمدین مجبور نیست فقط به خاطر جوک شوخی کند، او می تواند کمی از نظر خود را به مردم منتقل کند. اگر بتوانید شخص را بخندانید و در عین حال تأمل کند، بسیار هیجان انگیز است. وقتی بیننده از کمدین خوشش میآید، زیرا با نگاه او به زندگی موافق است، یا نگاه او به چیزها جالب است، حتی جالبتر است. در آنجا کم و بیش اینطور کار می کند. مردم اینجا هنوز هم باید کمی بازتر به این موضوع باشند. استند آپ کمدی اینجا در برزیل هنوز در مراحل ابتدایی است، اما دیر یا زود می توانیم بلوغی را که خیلی دنبالش هستیم پشت سر بگذاریم.
از آخرین نمایش شما به رختکن رسیدیم. درست در همان لحظه، یک تهیه کننده نسخه هایی از کتابش را به او می دهد تا امضا کند. این عنوان نام اولین انفرادی او است: "این تنها چیزی است که من دارم".
این اولین کتاب من است (من در حال نوشتن دومین کتاب هستم). من آن را برای همه ناشران بزرگ سائوپائولو فرستادم. هیچ کدام نخوانده من باید شخصا برم به من گفته شد کهمن شهرت فروش کتاب را نداشتم. لعنتی، آنها باید نگران محتوا بودند، نه فروش. اما بعد خودم این کار را کردم. فروش بیش از 10 هزار در کشوری که تنها 20 درصد از جمعیت آن کتاب خوان دائمی هستند. زمانش رسیده، درست است؟ در زندگی همیشه اینگونه است: NOهای زیادی وجود دارد. اما چه اندازه سیم کارت می خواهید؟ بنابراین «Pokas» است …من کار را انجام دادم و کار کرد. من بسیار افتخار می کنم.
آیا فکر می کنید موفقیت شما به این دلیل است که شما یک الهام بخش هستید؟ بچه ای که Taboão را ترک کرد و امروز جمعیت را در برزیل می کشاند.
نمی دانم برادر. چیزی که من می دانم این است که هیچ کس مانند من در مورد کاپوت صحبت نکرد. سپس شروع به جابجایی جمعیت زیادی کردم. وقتی داستانم را تعریف میکنم، این که چگونه اتفاق افتاد، چگونه برای اتفاقات برنامهریزی کردم، بله، در نهایت الهامبخش میشود. اما من هرگز قصد الهام گرفتن نداشتم، می دانید؟ من فقط صادق بودم. وقتی مردم می گویند که من به آنها الهام می دهم، تعجب می کنم. من فقط زندگیمو گفتم امیدوارم من اولین کمدینی باشم که در مورد هود صحبت می کنم، که دیگران در آنجا ظاهر می شوند... در واقعیت، این موضوع در حال ظهور است، اما اگر در نهایت نباشم نمی توانم به این فکر کنم که به خاطر من است. متکبر، که این چیزی است که بخشی از ذات من نیست.
آیا خود را یک تأثیرگذار دیجیتال می دانید؟ خودم را در نظر بگیرم اما من نمی توانم خود را از مسئولیت معاف کنم. وقتی از مردم می خواهم چیزی را تماشا کنند،آنها به آنجا می روند و تماشا می کنند. اینفلوئنسر نمی کند: نظر بدهد و مردم را وادار کند مانند آنها فکر کنند.
دو صبح. پایان آخرین نمایش هنوز در رختکن، تیاگو با من تماس می گیرد تا عکسی بگیرم و در اینستاگرامش بگذارم. من متملق هستم. شب هنوز با تمام شدن فاصله دارد. جمعیتی بیرون از تئاتر منتظر شما هستند. او به همه خدمت می کند. او عکس می گیرد و یکی یکی می پرسد که آیا نمایش را دوست داشتند یا نه؟
تیاگو مرا شگفت زده کرد. نه فقط به خاطر تواضع شما. فکر می کردم کل نمایش را می خندم. اما من هم تحت تأثیر داستان های آنها قرار گرفتم. من در بهترین نمایش انفرادی کشور شرکت کردم. با بهترین کمدین امروز صحبت کردم. بدون شک تیاگو ونتورا یک پدیده است. بدون شک، حرفه شما Hype است.
اینجا، Bingão... همانطور که می گویید: فقط تشکر کنید.