فهرست مطالب
ممکن است روز مادر گذشته باشد، اما روز خانواده امروز، پانزدهمین روز جشن گرفته می شود. بالاخره، هر خانواده ای مادر، پدر، فرزند ندارد... اما همه آنها سزاوار یک روز برای جشن گرفتن هستند.
همچنین ببینید: پدرو پائولو دینیز: چرا وارث یکی از ثروتمندترین خانواده های برزیل تصمیم گرفت همه چیز را رها کند و به روستا برگرددبرای مشخص کردن تاریخ، Telecine Play داستان های واقعی چهار خانواده برزیلی را روایت می کند که به خوبی می تواند تبدیل به یک فیلم شود. حتی اگر آنها به اندازه قهرمانان فیلم مورد توجه قرار نگیرند، آنها در طرح هایی پر از پیچ و خم زندگی می کنند و برای با هم بودن با هر مانعی روبرو می شوند. داستان های او دارای دوزهای تعلیق، درام، کمدی، ماجراجویی و البته عشق فراوان است.
1. خولیو، ماریا خوزه و السا
خولیو کی روش شش ساله بود که پدرش خانواده را ترک کرد. خوشبختانه، ماریا خوزه، دستیار اداری، مادر پسر، مجبور نبود با چالش بزرگ کردن او به تنهایی روبرو شود و از خواهرش، السا، که برای تکمیل هسته خانواده از میناس گرایس به ریو آمده بود، کمک گرفت.
این دو زن از دادن بهترین آموزش ممکن به پسر مراقبت کردند و در عین حال موفق به پرداخت رهن خانه ای شدند که در آن زندگی می کردند - که بخش خوبی از آن را مصرف کرد. از درآمد در 18 سالگی، خولیو با کمک پرونی وارد کالج شد و توانست از طریق حقوقی که از دوره کارآموزی دریافت می کرد، به امور مالی خانواده کمک کند.
از آنجایی که همه چیز عالی نیست، ماریا خوزه در همان زمان شغل خود را از دست داد. درآمد بازنشستگی السا هنوز استاندک بود و پول دوره کارآموزی جولیو برای تامین هزینه های این سه نفر بسیار مهم بود. او همچنین اصرار داشت که مادرش که هرگز مدرسه را تمام نکرده بود به مدرسه برود.
در حال حاضر، هر دو دیپلم در دست دارند: خولیو در رشته ارتباطات اجتماعی کالج را به پایان رساند، در حالی که ماریا خوزه می تواند به پایان دبیرستان افتخار کند. مرد جوانی که اکنون 23 سال دارد می گوید: « مادرم همیشه فداکاری می کرد تا بتوانم درسم را ادامه دهم، آن لحظه بود که تمام توجهی که به من داشت را جبران کردم ».
2. کریستیان و سوفیا
در سن 2 سالگی، سوفیا مبتلا به اختلال طیف اوتیستیک تشخیص داده شد. دو سال بعد، مادر کریستیان از پدر دختر جدا شد و برای زندگی با پدر و مادرش بازگشت و در آنجا با دخترش یک اتاق مشترک دارد. تعامل بین این دو شدید است، زیرا مادر مسئول بردن او به مدرسه و بازگشت او، همراهی او برای درمان و بیرون رفتن در تعطیلات است.
برای رسیدگی به همه چیز و دنبال کردن پیشرفت سوفیا، که اکنون 12 سال دارد، کریستین به دنبال شغلی بود که ساعات کاری انعطاف پذیری را ارائه دهد. معلم تئاتر، طراح صحنه و لباس و دلقک، او با خوشحالی می گوید که این دختر با این ایده که کودکان اوتیسم مهربون نیستند، تناقض دارد.
" هر فرد مبتلا به اوتیسم، مانند هر یک از ما، یک جهان کامل است. همه ما متفاوت هستیم، این تنها قانون است: فقدان قوانین. نژاد بشردر آنچه مشترک است متحد می شود: تفاوت. هرگونه تحمیل استاندارد دروغ است. از این رو سوفیا دوست دارد که او را در آغوش بگیرند، ببوسند و نوازش کنند و به همان روش پاسخ می دهد .
3. لیزاندرو، توماز، فابیانا، فرناندا و جولیا
وقتی مادر لیزاندرو درگذشت، او تنها 7 سال داشت. از آن زمان، او توسط پدرش بزرگ شد که همیشه از نظر عاطفی دور بود. از تجربه کودکی او، رویای پدر شدن نیز متولد شد - اما با پیروی از یک دستورالعمل بسیار متفاوت.
توماز از ازدواج اول خود به دنیا آمد که اکنون 9 ساله است. این رابطه اما دوام نیاورد: او و همسر سابقش زمانی که پسرشان یک سال و نیم داشت از هم جدا شدند. حضانت با پدر باقی ماند که از این تجربه برای صحبت در مورد پدر بودن در وبلاگ Sou Pai Solteiro استفاده کرد.
همچنین ببینید: Cereja Flor، اغذیه فروشی در SP با هیولاترین دسرهایی که تا به حال دیده اید
اما زندگی ادامه دارد و لیزاندرو دیگر مجرد نیست: یک سال پیش، او با فابیانا، یک عشق قدیمی، وصل شد و دوباره ازدواج کرد. او قبلاً مادر فرناندا بود، همچنین از یک ازدواج دیگر، و امروز آنها در انتظار یک نوزاد جدید با هم به نام جولیا هستند که باید در پایان ماه جولای به دنیا بیاید. « گرد هم آوردن دو فرزند کوچک از ازدواج دیگر و باردار شدن دوباره زندگی را کاملاً متحول می کند، تقریباً تبدیل به یک ورزشگاه می شود! "، او می گوید.
4. روجریو، ویکمن، جولیانا، ماریا ویتوریا، لوئیز فرناندو و آنا کلودیا
در سال 2013، حسابرس مالیاتی روجریو کوشک و حسابدار ویکمن پادینهو تصمیم گرفتند اتحادیه خود را رسمی کنند.پایدار. این زوج آرزو داشتند یک پسر و یک دختر را به فرزندی قبول کنند، اما با داستان چهار برادری که در یک پناهگاه زندگی می کردند، مسحور شدند که سه نفر از آنها دارای آنتی بادی HIV بودند.
اولین کسی که با این زوج ارتباط برقرار کرد جولیانا بود که در آن زمان 11 سال داشت و از ویکمن و روجریو پرسید که آیا ویکمن و روجریو "برادر هستند" و به او گفته شد که آن دو یک زوج هستند. ماریا ویتوریا، تقریباً سه ساله در آن زمان، نیز فوراً از این جفت خوشش آمد.
هیچ راهی برای حل آن وجود نداشت: آنها تصمیم گرفتند تمام خانواده را به فرزندی قبول کنند، حتی می دانستند که این چالش عالی خواهد بود. دقیقاً 72 روز بعد، گروه چهارجانبه وارد خانه شدند تا زندگی این زوج را پر از عشق کنند که اولین کسانی بودند که در دادگاه حق شش ماه مرخصی پدری را در برزیل به دست آوردند. و حتی اگر هنوز تمام نشده باشد، این داستان از قبل پایان خوشی دارد: به لطف درمان زودهنگام، هیچ کودکی به ویروس مبتلا نشد.
شک دارید که این خانواده ها فیلم بسازند؟ برای جشن گرفتن روز خانواده، Telecine Play یک فهرست پخش ویژه با داستان های دیگر ایجاد کرد که نشان می دهد خانواده فقط یک شکل ندارد. خوشبختانه ♡