این داستان های کوتاه ترسناک باورنکردنی در دو جمله موهای شما را سیخ می کند.

Kyle Simmons 18-10-2023
Kyle Simmons

نوشتن داستان های ترسناک خوب کار ساده ای نیست. از این گذشته، گویی کار سخت ساختن یک داستان خوب و خوش نوشته که خواننده را اغوا می کند، بر خلاف سبک های دیگر کافی نبوده است، در وحشت همچنان لازم است که در واقع تعلیق و ترس در خواننده ایجاد شود. همانطور که در کمدی با خنده، ترس یک احساس لزوماً درونی و صریح است، همیشه باید به شکلی قوی مورد ضربه قرار گیرد - چیزی که شما به سادگی آن را احساس می کنید یا نه.

به طور تصادفی، تعداد کمی (و نابغه) وجود دارد. ) استادان واقعی این سبک. ادگار آلن پو، مری شلی، برام استوکر، اچ. -متن هایی ساخته شده است و هنوز هم ترسی صمیمانه را در کسانی که آنها را می خوانند برمی انگیزد.

وظیفه بیان یک داستان ترسناک تنها با استفاده از دو جمله چگونه است؟ این چالشی بود که توسط یک فروم در سایت Reddit ایجاد شد. کاربران سایت به سرعت شروع به ارسال داستان های ترسناک کوچک خود کردند و تصادفی نبود که نتیجه به شدت در اینترنت دست به دست می شود: اکثر آنها واقعا ترسناکه برای چند نمونه به زیر مراجعه کنید. چه کسی می دانست که قدرت سنتز می تواند تا این حد وحشتناک باشد؟

«با صدای ضربه زدن به شیشه از خواب بیدار شدم. فکر کردم از پنجره می آیند، تا اینکه فهمیدم از آینه می آیند.دوباره.»

«دختری شنید که مادرش از طبقه پایین اسمش را صدا زد، پس بلند شد تا برود پایین. وقتی به پله‌ها رسید، مادرش او را به اتاقش کشید و گفت: «من هم شنیدم.»

همچنین ببینید: ماهی "شبح": موجود دریایی که در اقیانوس آرام ظاهر نادری داشت چیست؟

ناخن‌های پوسیده‌اش را روی سینه‌ام خراشید، دست دیگرش فریادهایم را خفه می‌کرد. بنابراین روی تخت نشستم و متوجه شدم که این فقط یک رویا بود، اما به محض اینکه دیدم ساعت زنگدارم روی 12:06 تنظیم شده است، صدای جیر جیر باز شدن کمد را شنیدم.

«وقتی با سگ ها و گربه ها بزرگ شدم، به صدای خراشیدن در هنگام خواب عادت کردم. حالا که تنها زندگی می‌کنم، خیلی ناراحت‌کننده‌تر است».

«در تمام مدتی که در این خانه تنها زندگی می‌کردم، به خدا سوگند که درها را بیشتر از آنچه باز کردم، بسته‌ام».<3

همچنین ببینید: 15 واقعیت تصادفی بسیار عجیب و کاملا واقعی که در یک مکان جمع آوری شده اند

«او پرسید چرا اینقدر سخت نفس می‌کشم. من نبودم.»

«دیشب همسرم مرا از خواب بیدار کرد تا بگوید یک نفر وارد خانه شده است. او دو سال پیش توسط یک مزاحم به قتل رسید.»

«با صدایی که پسر تازه متولد شده ام را روی مانیتور کودک تکان می داد از خواب بیدار شدم. در حالی که برای برگشتن به خواب رفتم، بازویم به همسرم که کنار من خوابیده بود زد.

«هیچ چیز مانند خنده یک کودک نیست. مگر اینکه ساعت 1 بامداد باشد و شما در خانه تنها باشید."

"من داشتم یکرویای خوشمزه وقتی با صدای چکش بیدار شدم. بعد از آن، به سختی صدای زمینی که روی تابوت افتاد و فریادهایم را پوشانده بود، شنیدم.

«داشتم پسرم را می پوشاندم و او به من گفت: بابا ببین هیولایی زیر تخت من هست. رفتم نگاهش کنم تا آرامش کنم و بعد دیدم او و دیگری زیر تخت، لرزان به من نگاه می کند و زمزمه می کند: "بابا، یکی در تخت من هست".

عکسی از خودم در حال خواب روی گوشیم بود. من تنها زندگی می کنم.

و شما؟ آیا داستان کوتاه ترسناکی برای به اشتراک گذاشتن دارید؟ در نظرات بنویسید – اگر جرات دارید…

© تصاویر: افشاگری

اخیرا Hypeness جزیره ترسناک عروسک ها را نشان داد ' . به خاطر بسپارید.

Kyle Simmons

کایل سیمونز یک نویسنده و کارآفرین با اشتیاق به نوآوری و خلاقیت است. او سال ها صرف مطالعه اصول این رشته های مهم و استفاده از آنها برای کمک به افراد برای رسیدن به موفقیت در جنبه های مختلف زندگی خود کرده است. وبلاگ کایل گواهی است بر تعهد او به گسترش دانش و ایده هایی که الهام بخش و انگیزه خوانندگان برای ریسک کردن و دنبال کردن رویاهای خود است. به عنوان یک نویسنده ماهر، کایل استعداد در شکستن مفاهیم پیچیده را به زبانی آسان و قابل درک دارد که هر کسی بتواند آن را درک کند. سبک جذاب و محتوای روشنگر او، او را به منبعی قابل اعتماد برای بسیاری از خوانندگانش تبدیل کرده است. کایل با درک عمیقی از قدرت نوآوری و خلاقیت، دائماً مرزها را پیش می‌برد و افراد را به چالش می‌کشد تا خارج از چارچوب فکر کنند. چه یک کارآفرین، هنرمند، یا صرفاً به دنبال زندگی رضایت‌بخش‌تر باشید، وبلاگ Kyle بینش‌های ارزشمند و توصیه‌های عملی را برای کمک به شما در دستیابی به اهدافتان ارائه می‌دهد.