فهرست مطالب
بارها و بارها در مطالعات مربوط به جامعه، تاریخ و فرهنگ در آمریکای لاتین، با اصطلاحات Decolonial و Decolonial برخورد می کنیم. ظاهراً تنها تفاوت بین این دو حرف "س" است، اما آیا در معنای آن نیز تفاوت وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال، در زیر هر آنچه را که باید در مورد هر یک از آنها بدانید توضیح می دهیم.
– کودتا در سودان: چگونه استعمار اروپا به بی ثباتی سیاسی در کشورهای آفریقایی کمک کرد؟
نقشه مستعمرات اسپانیایی و پرتغالی در آمریکای لاتین.
این دو اصطلاح در بسیاری از مطالب آکادمیک ترجمه شده به پرتغالی به جای یکدیگر استفاده میشوند، بنابراین هیچ اتفاق نظری در مورد صحیح بودن آن وجود ندارد. اما ویژگی هایی وجود دارد که امکان تمایز آنها را در تئوری فراهم می کند. در حالی که استعمارزدا با مفهوم استعمار مخالف است، استعمار با استعمار مخالف است.
استعمار و استعمار به چه معناست؟
به گفته آنیبال کیجانو جامعه شناس، استعمار به پیوند سلطه اجتماعی، سیاسی و نفوذ فرهنگی اشاره دارد. که اروپایی ها بر کشورها و مردمی که در سراسر جهان فتح کرده اند اعمال می کنند. استعمار به درک ماندگاری ساختار قدرت استعماری تا زمانی کهامروزه حتی قرن ها پس از پایان مستعمرات و روند استقلال آنها.
کشورهایی که زمانی مستعمره بودند، هنوز از تأثیرات سلطه استعماری رنج می برند، مانند نژادگرایی و اروپا محوری، که روابط تولید را تشکیل می دهند. از آنجاست که نیاز به وجود بسیج مخالف مدل کنونی، در این مورد، مدل استعماری است.
– هائیتی: از استعمار فرانسه تا اشغال نظامی برزیل، که منجر به بحران در کشور شد
همچنین ببینید: میلتون گونسالوز: نبوغ و مبارزه در زندگی و کار یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ ماآنیبال کیجانو، جامعه شناس پرویی (1930-2018).
مهمترین چیز این است که به خاطر داشته باشید که هر دو مفهوم به هم مرتبط هستند. هر دو با روند استعمار قاره ها و تأثیرات ماندگاری که این روند بر آنها داشت مرتبط هستند. به همین دلیل می توان بیان کرد که با وجود استعمار زدایی، استعمار همچنان وجود دارد.
پس آیا استعمارزدایی و استعمارزدایی یکی هستند؟
خیر، تفاوت مفهومی بین این دو وجود دارد. استعمارزدایی عمدتاً در آثار کویجانو مورد توجه قرار گرفته است و هنگامی که اصطلاح "استعمارزدایی" را به کار می برند به آن اشاره می کنند. این به مبارزات ضد استعماری که استقلال مستعمرات سابق را نشان میداد مرتبط است و میتوان آن را فرآیندی برای غلبه بر استعمار و روابط ظالمانه ناشی از آن تعریف کرد.
- استعمار اروپا بسیاری از مردم بومی را کشت که باعث تغییر آن شددمای زمین
Decoloniality توسط محقق کاترین والش و سایر نویسندگانی که از کلمه "Decolonial" برای اشاره به آن استفاده میکنند، بحث شده است. این مفهوم مربوط به پروژه تخطی تاریخی از استعمار است. بر اساس این تصور که امکان خنثی سازی یا معکوس کردن ساختار قدرت استعماری وجود ندارد، هدف او یافتن راه هایی برای به چالش کشیدن و گسست مداوم از آن است.
همچنین ببینید: این لاک پشت باورنکردنی 110 ساله آنقدر رابطه جنسی داشت که گونه هایش را از انقراض نجات دادبه گفته نیلما لینو گومز، معلم آموزش، برای مثال، در مورد برزیل، دیدگاه سیاهپوستان غیراستعماری این کشور نه تنها در مورد شکستن استعمار قدرت، بلکه از دانش است. برای بازیابی صداها و افکار مصادره شده توسط تاریخ، باید از دانش اروپامحور که به عنوان جهانی تثبیت شده است فاصله گرفت.
آموزشگر نیلما لینو گومز.